جدول جو
جدول جو

معنی حب السوداء - جستجوی لغت در جدول جو

حب السوداء
(حَبْ بُسْ سَ)
رجوع به حبهالسوداء شود
لغت نامه دهخدا
حب السوداء
سیاه دانه
تصویری از حب السوداء
تصویر حب السوداء
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از حسب السودان
تصویر حسب السودان
چشمیزک، دانه ای سیاه و براق که برای معالجۀ چشم درد به کار می رفته، چشملان، تشن، تشمیزج، چشمک، چشام، چشوم، چشخام، چاکشو، چاکشی، خاکشو، چاکسی
فرهنگ فارسی عمید
(حَبْ بَ تُسْ سَ)
شونیز. نانخواه. شینیز. شونوز. شهنیز. حبهالمبارکه. کبودان. کرنج. سویداء. کلونجی. (فهرست مخزن الادویه). سیاه تخمه. سیاه دانه. حبهالبراکه. غرفج. خونجک. بوغنج، صاحب مخزن در فهرست گوید: حب ّ (؟) السوداء، شونیز است و تشمیزج را نیز نامند. و داود ضریر انطاکی گوید: حبهالسوداء، الشونیز و یطلق علی البشمه، یعنی تشمیزج، و ساق آن را سیسارون نامند. رجوع به بشمه شود
لغت نامه دهخدا
(حَبْ بُسْ سو)
تشمیزج. چشم
لغت نامه دهخدا
(اَ بُسْ سَ)
عمرو بن عامر. محدّث است. محدثان در تاریخ اسلام به عنوان پیشگامان علم حدیث شناخته می شوند که در زمینه تشخیص احادیث صحیح از غیرصحیح، به تبحر رسیدند. این افراد با دقت فراوان در مورد اسناد روایات، ویژگی های راویان و شرایط نقل حدیث تحقیق می کردند تا از تحریف و اشتباهات جلوگیری کنند. مهم ترین ویژگی یک محدث این است که توانایی تحلیل دقیق احادیث را داشته باشد و با رعایت معیارهای علمی، روایت های صحیح را از ضعیف تمییز دهد.
لغت نامه دهخدا
تصویری از حب السودان
تصویر حب السودان
چشم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حب اسوادء
تصویر حب اسوادء
سیاه دانه
فرهنگ لغت هوشیار